به گزارش مجله خبری نگار،کارگردان «نیاز» و «مصائب شیرین» در متن این نوشتار که اختصاصا گذاشته آورده است: «ساختن فیلم، سرمایه میخواهد. سرمایه، سفارش به همراه دارد. سرمایه شخصی، سرمایه تجاری و سرمایه تبلیغاتی هرکدام سفارش ویژه خود را دارند. با سرمایه شخصی معمولا فیلم هنری تولید میشود، سرمایه تجاری به دنبال فیلم پرفروش و سود بیشتر است و سرمایه تبلیغاتی در پی تولید فیلم برای اشاعه سلیقهای معین است.
در سینمایی که فیلمساز با سرمایه شخصی کار میکند سفارش دهنده خود اوست، در سینمایی که فیلمساز با سرمایه تجاری فیلم میسازد سفارش دهنده تاجر است و در سینمایی که فیلم برای تبلیغات ساخته میشود سفارش دهنده یک سازمان است. مسامحتا میتوان سفارشات شخصی را تحت عنوان آثار هنری و سفارشات تجاری و تبلیغاتی را تحت عنوان آثار رسانهای نام گذاری کرد.
پشتوانه تولید اثر هنری فرد انسانی و پشتوانه تولید اثار رسانهای جمع سازمانی (کمپانی یا حزب) است. اگرچه دانایی سینمایی و هنر فیلمسازی وجه مشترک همه محصولات مرغوب و رقابت پذیری است که در پاسخ به انواع این سفارشات تولید میشوند.
سرمایههای سازمانی در پا گرفتن صنعت سینما و جهانی شدن آن نقشی تاریخی و تعین کننده داشتهاند. ورود نقدینگیهای کلان به سینما و تامین و تکامل ابزار و تجهیزات تولید و تاسیس و توسعه فضاهای نمایشی مرهون ورود بانکها و موسسات مالی و سرمایههای عظیم رسانهای به چرخه صنعت تولید و توزیع و نمایش فیلمهای سینمایی مخصوصا انواع تجاری و تبلیغاتی ان بوده و هست.
معمولا فیلمهای هنری متکی به ابداع و ابتکار و آفرینشهای تازه هستند و فیلمهای رسانهای به باز تولید کلیشههای امتحان پس داده و موفق اتکا دارند؛ توازن در تولید محصولات مرغوب و رقابت پذیر در هریک از این رشته ها، حفظ دانایی سینمایی و تقویت توان ملی فیلمسازی هر سرزمین را تضمین میکند.
تضعیف سینمای هنری به غلبه کلیشهها و افول خلاقیت و کاهش اثرگذاری فیلمها بر مخاطب میانجامد؛ تضعیف سینمای /رسانهای نیز منجر به محدودیت در چرخه تولید و توزیع و نمایش فیلم و کوتاه شدن دست سینمای ملی از سرمایه و سفارش فراگیر مخاطبان میشود.
تقویت توان فیلمسازی ملتها و ارتقا دانایی سینمایی در هر مملکت با تقویت منظومه هنری رسانهای آن کشور میسر میشود.
در جهانی که سرگذشت و سرنوشت ملتها به نبرد منظومههای هنری رسانهای غالب و پیروزی روایتهای باور پذیر گره خورده است؛ اموزش کارگاهی، تقویت دانایی سینمایی، تجهیز جامعه به توان فیلمسازی و افزایش مهارت در افرینش روایتهای غالب ضرورتی راهبردی ست و قطعا فرهنگهای زنده، فعال و خلاق در این عرصهها پیشتاز میشوند.
به رسمیت پذیرفتن انواع سفارشات، جذب منابع گوناگون مالی، بازار قانونمند و شفاف و تولید انواع فیلم برای انواع مخاطب چاره ساز ماندگاری در داخل، موفقیت در منطقه و راه یافتن به بازارهای جهانی است.
«جدایی نادر از سیمین» اصغر فرهادی، «نهنگ عنبر» سامان مقدم و «تنگه ابوقریب» بهرام توکلی سه نمونه درخشان از دانایی سینمایی هستند که توانستهاند در پاسخ به انواع سفارش، محصولاتی مرغوب و رقابت پذیر تولید کنند و همزیستی ارزشمند انواع سفارش و سرمایه را در حفظ و رونق و اعتلا سینمای ملی نشان دهند.»